اگر به خدا و یا آفریننده ای اعتقاد نداشته باشیم پس دلیل زندگی کردن چیست؟ ما از کجا آمده ایم؟ چه کسی ما را به وجود آورده؟ اگر زندگی پس از مرگ وجود ندارد پس ما چرا باید انسان خوبی باشیم؟
شاید برای شما هم این گونه سوالات پیش آمده باشد که همواره به دنبال منشاُ هستی بوده اید و همواره سعی کردید که به زندگی خود معنا بدهید. باید بدانید این یک امری طبیعی است که برای تمامی انسان های درحال تکامل امروزی رخ می دهد. بی گمان انسان همواره به دنبال معنی بخشیدن به محیط پیرامون خود است و علاقه دارد همیشه برای انجام کارها، روابط اجتماعی و فعالیّت هایی که انجام می دهد دلیل تراشی کند. پیدا کردن دلیلی منطقی و بِخردانه به انسان احساس رضایت و آرامشی درونی می دهد که باعث می گردد از سختی و مشقت انجام دادن کارهایش بکاهد. اگر انسان بتواند برای انجام کاری دلیلی پیدا کند بسیار خوش شانس بوده و باعث افزایش انگیزه ی او نیز می گردد. در واقع، همین پرسش با کلمه ی “چرا؟” است که انسان را از حیوانات متمایز کرده و تا این حد متمدن ساخته است. انسان ها در طی روند فرگشتی که داشتند به دنبال دلیل حوادث پیرامون خود بودند و پس از آنکه در روند تکامل خود توانستند قشر پیش پیشانی مغز بزگتری داشته باشند به ترتیب دلایل وقوع اتفاقات و نحوه استفاده از ابزار را یاد بگیرند. اما بسیاری از دانشمندان بر این عقیده هستند که انسان امروزی نیزهمچنان در حال تکامل می باشد و این تفکرکه ما به طور کامل فرگشت یافته ایم تصوری اشتباه است. موجودات زنده طی میلیونها سال همواره، بسته به نوع محیط پیرامونی، خود را تطبیق داده اند و این امر در مورد انسان نیز صدق می کند. بنا براین، رشد فکری انسان ها نیز از این قاعده سَوا نیست و انسانهای متفکر آینده طرز فکری کاملاً متفاوت با انسان های کنونی خواهند داشت.
حال باید به این نکته توجه داشته باشیم که مدت زمان پیدایش انسان متفکر کنونی در مقایسه با سایر موجودات روی کره زمین بسیار اندک می باشد و ما تازه در ابتدایی ترین مرحله از تکامل خود قرار داریم. در مرحله ای هستیم که بسیاری از اتفاقات پیرامونی خود را کشف نکرده و نتوانسته ایم دلیلی منطقی برای “چرا” های خود پیدا کنیم! کودکی را در نظر بگیرید که به تازگی توان صحبت کردن با والدین خود را پیدا کرده است. بی گمان مشاهده کرده اید که کودکان بی وقفه در حال پرسش از والدین خود در رابطه با محیط پیرامونی خود هستند. آنها همه نوع پرسشی از والدین خود دارند از اینکه اتومبیل چگونه حرکت می کند؟ و یا اینکه جریان برق چگونه یک لامپ را روشن می کند؟ تا پرسش هایی که ممکن است برای بزرگسالان احمقانه به نظر برسد از جمله اینکه چرا شب و روز تکرار میشود؟ و یا اینکه چرا خورشید همواره می تابد؟ میبینید که کودکان کنجکاو اند و به دنبال دلیل برای همه ی اتفاقات پیرامونی خود می گردند تا بتوانند ذهن خود را قانع کنند. ذهن آنها به دنبال علت وقوع حوادث اطراف خود می گردد و نه چگونگی به وقوع پیوستن آن. زیرا که ذهن آنها دغدغه ای برای علت وقوع حوادث ندارد چون یافتن علت وقوع اتفاقات نیازمند تحلیل منطقی است که برای ذهن کودک که علاقه دارد سریع به جواب خود برسد قابل درک نیست. اما یک فرد بزرگسال چون که طرز فکری متفاوت و درک بیشتری نسبت به محیط خود دارد در صورت مشاهده ی اتفاقی جدید به اندازه کافی صبر بیشتری خواهد داشت تا با استفاده از دلایل منطقی و جستجو به جواب خود برسد زیرا که خِرَد او به جوابهای آنی و بی دلیل بَسَنده نمی کند.
بسیاری از سوالهایی که ما در رابطه به خِلقت انسان و جهان داریم از جمله سوال هایی است که از دوران کودکی و یا نوجوانی پاسخی به آن داده نشده است. در واقع در آن دوران ذهن تکامل نیافته ی ما توان و حوصله ی تجزیه و تحلیل اینکه ما “چگونه” به وجود آمده ایم را نداشته است و همواره به دنبال جوابی سریع، ساده و تا حدی قانع کننده بوده است تا بتوانیم ذهن خود را برای زیستن قانع نگه داریم. مبلّغین دینی نیز از این فرصت سوء استفاده کرده و جواب های ساده ای را به ذهن کودکان و نوجوانان خورانده اند به طوری که درصورت قبول وجود خدا درآن دوران ذهن انسان وجود خدا را برای همیشه در ضمیر نا خودآگاه خود قرار می دهد که در صورت برخورد با اتفاقات نا خوشایند در طول زندگی بتواند سریعاً آن را به ماوراء الطبیعه و زندگی فراسِرِشتی نسبت دهد و ذهن خود را قانع سازد.
انسانی که هنوز به صورت کامل تکامل نیافته است نمی تواند تفاوت پرسش “چرا” از “چگونه” را تشخیص دهد و گاهاً از کلمه چرا به جای چگونه استفاده می کند. اگر ما به جای پرسیدن اینکه “چرا زندگی می کنیم؟” بپرسیم “چگونه بِهتر زندگی کنیم؟” و به جای اینگه بگوییم “چرا جهان به وجود آمده؟” بپرسیم “جهان چگونه به وجود آمده؟” میتوانیم به بسیاری ازسوال هایمان پاسخ دهیم.
التماس تفکر
Thus, with an ace and a six , the player wouldn't cease at 17, however would hit. 21st-Century Blackjack (or “Vegas Style” Blackjack) is present in California card rooms. In variations, a player bust does not all the time lead to an automated loss; depending on the casino, the player can nonetheless push if the dealer additionally busts. It is advantageous to make an insurance coverage bet each time the opening 슬롯머신 card has greater than a one in three chance of being a ten. Card counting techniques can determine such conditions.