چرا با وجود تحقیر زنان در دین اسلام آنها همچنان پیرو آن هستند؟


دین اسلام یکی از مکاتبی است که در آن زنان از کمترین حقوق ابتدایی خود در آن برخوردارند. حقوقی که در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی نیمه پیشرفته جزو ابتدایی ترین حقوق هر شهروندی محسوب می شود. اما چرا اینگونه است که با وجود این همه تبعیض و تحقیر زنان در دین اسلام هنوز زنان جزو زیادی از پیروان این دین به شمار می روند؟

ابتدا باید بررسی کنیم که دلیل اینکه زنان در جامعه باید توسط حاکمان فاسد تحقیر شوند چیست. همانطور که در مطالب گذشته گفته شد اصلی‌ترین هدف به وجود آمدن دین کنترل و مدیریت جوامع است است. بدین گونه که برای کنترل جامعه مخصوصاً زمانی که افراد آن جامعه دارای سطح شعور و آگاهی بالایی باشند باید به روش های مختلفی کنترل افکار آن جامعه را به دست گرفت.  کنترل جامعه توسط حاکمان امری پیچیده و طاقت فرسا است مخصوصا زمانی که خود را عاجز در کنترل آنها ببینند. بدین صورت حاکمانی که علم کافی برای مدیریت جوامع را ندارند معمولاً به فساد روی می آورند و سعی میکنند توسط افرادی فاسد مانند خود کنترل امور را به دست گیرند.  آنها سعی می کنند تا فساد و تباهی را در اقشار مختلف جامعه نفوذ دهند تا با استفاده از آن به اهداف شوم خود دست یابند.  این مت داری نه تنها در کشورهای دینی و اسلامی وجود دارد بلکه در سایر کشورهایی که حاکمان فاسد دارند مشاهده می شود. در این شیوه حکومت حاکمان همواره از ابزارهای گوناگونی برای کنترل جامعه استفاده می کنند. در کشورهایی که ادیان در آن ها از حاکمیت جدا می باشد صرفاً مشاهده می شود که حاکمان با دستکاری سیستم های اجتماعی و اقتصادی سعی  در تباه کردن جامعه و در نتیجه سوء استفاده از منابع آن کشور و جامعه را دارند.  اما در کشورهای که دین جزو اصلی ساختارهای آن جامعه است آنها از دین به عنوان یکی از اهرم‌های فساد استفاده می کنند.
 اما تحقیر زنان در جامعه چگونه می تواند به کنترل جامعه کمک کند؟
 ابتدا باید جایگاه زن را در  یک جامعه بررسی کرد. اگر بخواهیم کوچکترین جامعه که آن را خانواده می نامیم را مثال بزنیم  می توان گفت که ما در در خانواده نقشی اساسی در استحکام و منسجم کردن خانواده ایفا می کند. زنان در خانواده مسئولیت تربیت فرزندان آن را به عهده دارند. تفاوت تربیت مادران با پدران در این است که آنها  اولین کسانی هستند که نحوه ارتباط و تعامل بین فرزندان را به آنها آموزش می دهند. این نحوه ارتباط بین فرزندان در کودکی در نهایت شخصیت ارتباطی بین افراد در جامعه را مشخص می‌کند.   زن در خانواده نقشی تربیتی را ایفا می کند که تاثیر مستقیمی در رفتار فرزندان و مسئولیت پذیری آنها نسبت به همنوعان خود در جامعه آینده را دارد.  می توان گفت این نوع تربیت یکی از ابتدایی ترین تربیت های علوم اجتماعی و انسانی در جامعه کوچک خانواده میباشد. مادری قدرتمند ، مستقل و آزاد فرزندانی قدرتمند ، مستقل و آزاد را تربیت می‌کند. پس بنابراین اگر دختر و یا زنی در جامعه تحقیر شده باشد  فرزندانی ضعیف و سرخورده تربیت خواهد کرد.بدین ترتیب نسل آینده نسلی ترسو  و افسرده نربیت خواهد شد که توانایی دفاع از حقوق خود را نداشته و جرات اعتراض و باز پس گیری حقوق خود از حکومت را نخواهند داشت.
 دین اسلام  از آنجایی که به زنان به چشم یک کالا و یا جنس می‌نگرد شدیدترین انواع حقارت را بر زنان تحمیل داشته است. حجاب ، چند همسری ، حقوق اجتماعی پایین از جمله مواردی هستند که زنان یک جامعه را را تحقیر می کنند. از طرف دیگر حجاب و چند همسری باعث رواج شهوترانی نی در مردان شده که ناخود آگاه تبعیض جنسیتی به زنان را دو چندان می کند.  فرزند دختری که در این جامعه  رشد می کند ناخواسته خود را تنها وسیله ای برای ارضای هوس مردان می بیند. عقده های متعدد روانشناختی در ذهن این دختران شکل گرفته که ناگزیر از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. زنان در جامعه اسلامی از آنجا که خود را کمتر از از مردان چه به لحاظ ارزش و چه به لحاظ مسئولیت پذیری می بینند عزت نفس خود را از دست میدهند. بدین صورت که ارزش خود را در تایید جنس مخالف جستجو می کند و در این راستا سعی می‌کنند هر چه بیشتر خود را برای آنکه مردان جامعه می پسندند آماده کنند. بنابراین یک زن مسلمان معتقد وظیفه ای برای ارتقاء فرهنگ و دانش خود و نسل آینده را در خود نمی بیند که نتیجه آن از بین رفتن بنیان خانواده ها و نسل آینده و در نتیجه جامعه ای  که سرشار از عقده های روحی روانی و جنسی می باشند به وجود می آید. 
 حاکمان فاسد مسلمان از این موضوع سوء استفاده کرده و خود را در بهشتی می بینند که به راحتی می توانند بر مردم آن حکومت کند. به همین دلیل است که حاکمان مسلمان آن علاقه ای به تغییر در جوامع خود ندارند. تنبلی روز افزونی که آنها  به آن دچار شده اند میل به تغییر را در آنها به صفر رسانده است. و همین یکی از دلایل عقب ماندگی جوامع مسلمان می باشد. آنها همواره در مقابل تغییر ایستادگی می کنند و زنان جامعه را محدود و محدودتر می کنند.  آنها از آگاه شدن زنان جامعه می‌ترسند   و سعی میکنند از طریق تبلیغات دینی آنها را به برده جنسی بودن عادت دهند. این در حالی است که همواره روحانیون اسلامی از مقام بالای زن در اسلام دفاع می کند.  آنها با استفاده از احادیث سعی می‌کنند که برده بودن زنان را ارزشمند جلوه دهند و به آنها گوشزد کنند که جای آنها در خانه است.  دقیقا همان جایی که انسان را افسرده تر و ضعیف تر از لحاظ روحی می کند.
 از لحاظ روانشناسی شخص افسرده توانایی تغییر را از دست می دهد د زیرا همواره ناامیدانه به اطراف خود می نگرد. تمایلی به تغییر ندارد و تغییراتی که حتی ممکن است برای او او مفید باشد نیز برایش سخت و دست نیافتنی می باشد. شخص افسرده و تحقیر شده خود را در باتلاقی می بیند که اگر بیشتر برای بیرون آمدن از آن تلاش کند بیشتر در آن فروخواهد رفت. بدین صورت است که که این شخص ترجیح می‌دهد که حداقل در وضعیت کنونی باقی مانده و تلاشی برای تغییر انجام ندهد. 
تغییرات ساختاری در حاکمیت ها  همواره با همکاری زن ها و مرد های جامعه در کنار یکدیگر رخداده است.  بدین صورت که حتی تحت شرایطی سخت اگر مردم یک جامعه تصمیم به یک تغییر و یا انقلاب و یا اعتراض بزنند با عدم حمایت زنان جامعه مواجه می شوند. زنان نقش تعیین کننده ای در تشویق مردان برای خطر کردن دارند.  حال آنکه اگر زنان در جامعه ترس از تغییر داشته باشند هرگز مردان را در مواجهه با خطر تشویق نکرده و حتی آنها را از این کار باز می‌دارند. بنابراین قدرت حاکمیت در مقابله با این گونه اعتراض ها دو چندان می شود.
تغییر در این گونه جوامع رخ نخواهد داد مگر آنکه با استفاده از علوم نوین روانشناختی اجتماعی برای قدرتمند کردن زنان جامعه تلاش کرد. درمان افسردگی اجتماعی کار ساده ای نیست و به علم نوین واقدامات متعددی احتیاج دارد. اما در صورتی  که  بتوان زنان جامعه را آگاه کرد نسل آینده آگاه شده و به تبع آن زنان و مردان در کنار یکدیگربه قدرتی باورنکردنی دست پیدا می کنند که دیگر هیچ گونه حاکم ستمگرو فاسدی توانایی مقابله با آن ها را نخواهد داشت.

One thought on “چرا با وجود تحقیر زنان در دین اسلام آنها همچنان پیرو آن هستند؟

  1. دقیقا اگر زنان ومردان باهم دیگر به شکوفایی کشورش وجامعه بپردازد به قدرتی باورنکردنی میرسند که این درجامعه اسلامی ترسی هست برای مردان

Leave a Reply

%d bloggers like this: